ذن ازتعالیم آئین بودایی سرچشمه گرفته است ودرحدود ده قرن بعد از بودا این آئین توسط یکی ازمتفکرین هندی بنام بودیدهارما به کشورچین ره یافت
پروفسورتی سوزوکی: ذن عبارت است ازرهایی ،رهایی ازتمام قیودیعنی پرورش خودآگاهی وناخودآگاهی که ماوراء
هرگونه دوگانگی ودواندیشی می باشد.
آلن واتس: ذن نه مذهب است ونه فلسفه ونه علم ونه روانشناسی بلکه ذن شیوه وروش است برای درستکاری درهرصورت ذن قابل وصف نیست وفقط می توان آن راتجربه نمود ،کلمه ، واژه ، توضیح وتوصیف نمی تواند بیان کننده این تجربه باشد
دکترهمفرین: ذن جوهرواوج هستی وزندگی می باشد تجربه ای است طولانی که فردخود آنراحس می کند
کانگ فوتوآ:
ذن یعنی : رجعت به بهترین حالات فیزیولوژیک انسان ، چون معتقدیم که پسیکولوژی جزفیزیولوژی دستگاه اعصاب مرکزی چیزدیگری نیست
ذن یعنی : مهاجرت ، مهاجرت ازقطب اضطراب به قطب آرامش
ذن یعنی : ویژگیهای خاص زندگی درنزدقشرویژه ای ازمردم
ذن یعنی : رجعت انسان به ذات خود
ذن یعنی : ورزشی که دراثرانجام مداوم آن شخص توفیق می یابدبه یک وضع مطلوب ومتعال روانی وجسمی واصل گردد
ذن یعنی: رهایی ازچنگال مصنوعات ، مصنوعاتی که ساخته وپرداخته اندیشه انسان است
برداشتی ازذن
ذن یعنی دراعماق اندیشه غوطه ورشدن است ازاسارتهای دنیایی وحوادث مادی بی خبربودن ودراعماق وجودغرق شدن ورسیدن به مرزبی نهایت ،درک مسائلی که برای مامشکل است درک مقام آدمیت وانسان بودن وفهمیدن انسانیت وآگاهی به زمان بادیدی وسیع به مسائل نگرش کردن ودرخودفرورفتن درراه آگاهی قدم گذاشتن وپیشرفت درمسیرعدالت البته تمام این جوانب درصورتی امکان پذیرمی باشدکه به ذن واقعی برسیم رجعت به ذات خود ورسیدن به مقام والای انسانیت است به وسیله ذن به آنجا قدم می نهیم که تمام غیرممکن ها ممکن گرددوپشت سرگذاشتن سختیها وآسان گردیدن آنها زیراافکارانسان همانندبرجی بلنداست که دارای طبقات زیادی است وهرطبقه نمودی است برای نفوذتن به درک روان، افکارانسان مانندآیئنه ای شفاف است که می توان آن رادرچهارچوبی قراردادکه لبریزازخوبیها باشدوبدیها راازخودبیرون کندافکارهمان است ولی چهارچوبی که درنظرگرفته شده بایدموجب تصفیه شودومحتویات مضرآن خارج گرددبرای چندلحظه می خواهیم دراعماق افکارمان غوطه ورشویم تمام فکرهابه صورت تصویری ازپیش نظرمان می گذرددراندیشه ایم که کدام یک رابایدانتخاب کنیم به چیزی به جزخودفکرنمی کنیم درتصاویری که انسانیت رامجسم می سازد خیره می شویم ودرآن راه قدم می گذاریم تابه مقام والاوبلندآدمیت برسیم وراهی که رسیدن به این مقام راممکن می سازد، نفوذدرذات خویش است
گرتوبکوشی به رهایی رسی گربخودآیی بخدایی رسی
اصولاًذن یعنی درک خویش وکشف رازانسانیت وبدست آوردن خودورسیدن به مایگاه فکری انسانی و شناختن خود وخدای خود
پیامبر اسلام ( ص) می فرمایند: « تفکر می خواند آدمی را به نیکویی وعمل به آن
امام صادق (ع) می فرمایند :
« فکر آئینه حسنات است و کفاره ی سیئات و روشنی دلها و وسعت خلق . به وسیله ی آن می رسد آدمی به آنچه صلاح امر معاد است ، و حاصل می شود اطلاع بر عواقب امور و زیادتی در علم و آن خصلتی است که هیچ عبادتی مثل آن نیست .»
آری و چنین تفکری است که به فرموده پیغمبر اسلام (ص) یک ساعت آن بهتر از هفتاد سال عبادت است